هیس! مدعیان حقوق بشر خوابند|سکوت غرب در برابر اخراج پناه‌جویان ایرانی

هیس! مدعیان حقوق بشر خوابند|سکوت غرب در برابر اخراج پناه‌جویان ایرانی
وقتی پای منافع داخلی آمریکا و اروپا به میان می‌آید، همان نهاد‌هایی که تا دیروز بیانیه‌نویس حرفه‌ای «حقوق بشر» بودند، ناگهان به خواب عمیق فرو می‌روند؛ خوابی که این‌بار پناه‌جویان ایرانی قربانی آن شده‌اند.

به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجه خبرگزاری آنا، در نظام سیاست بین‌الملل، شماری از سازمان‌ها و نهاد‌های فراملی سال‌هاست خود را در جایگاه «نگهبانان انحصاری» ارزش‌هایی، چون آزادی، دموکراسی و حقوق بشر معرفی می‌کنند. این نهاد‌ها به‌طور سنتی عملکرد دولت‌ها را ـ به‌ویژه در کشور‌هایی که همسویی کمتری با بلوک غرب دارند ـ با دقت زیر ذره‌بین می‌برند. اما کارنامه آنها نشان می‌دهد این نظارت، نه یک اصل اخلاقی پایدار، بلکه رفتاری گزینشی و تابع ملاحظات ژئوپلیتیکی است.

تناقض‌های آشکار در رفتار این سازمان‌ها، خود به معیاری گویا برای سنجش وزن و عیار واقعی آنها در دفاع از حقوق بشر تبدیل شده است. جایی که منافع قدرت‌های بزرگ به خطر می‌افتد، اصول به حاشیه رانده می‌شوند و سکوت جایگزین بیانیه‌های پرطمطراق می‌شود.

بحران اخیر پناه‌جویان ایرانی در ایالات متحده، به‌ویژه پس از تشدید سیاست‌های مهاجرتی در دوره ترامپ، دقیقاً همان نقطه‌ای است که این تناقض بنیادین را عیان کرده است؛ تا جایی که حتی برخی منتقدان جمهوری اسلامی در خارج از کشور نیز ناگزیر زبان به اعتراض علیه رفتار غرب گشوده‌اند. این در حالی است که در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱، همین نهاد‌ها و رسانه‌های غربی با راه‌اندازی کمپین‌های گسترده، خود را حامی «آزادی‌خواهی» و پناهگاه امن معترضان معرفی می‌کردند و اروپا و آمریکا پذیرای بخشی از این افراد شدند.

اما امروز، زمانی که همان افراد در خاک آمریکا با تهدید اخراج، بلاتکلیفی حقوقی و سیاست‌های سخت‌گیرانه مهاجرتی روبه‌رو شده‌اند، صدای مدافعان دیروز به‌طرزی معنادار خاموش شده است. این سکوت در برابر تحقیر و اخراج کسانی که پیش‌تر ابزار تبلیغاتی بودند، چیزی جز یک «غیبت افشاگرانه» نیست. نهاد‌هایی که برای کوچک‌ترین ادعا درباره نقض حقوق بشر بیانیه‌های تند صادر می‌کردند، اکنون حتی حاضر به یک موضع‌گیری حداقلی هم نیستند.

این تجربه به‌روشنی نشان داد که «حقوق بشر» برای بخش قابل‌توجهی از این مراجع غربی، نه یک ارزش ذاتی، بلکه ابزاری سیاسی و مشروط است. حمایت‌ها تنها زمانی فعال می‌شوند که با اهداف راهبردی غرب همسو باشند و به‌محض آنکه منافع داخلی آمریکا یا اروپا اقتضا کند، همان پناه‌جویان به مسئله‌ای حاشیه‌ای تبدیل می‌شوند. در این میان، نه خبری از مانور رسانه‌ای گسترده است و نه حتی بیانیه‌ای از نهاد‌هایی مانند کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا.

این تضاد آشکار، اعتبار این سازمان‌ها را نزد افکار عمومی ایرانیان و حتی تحلیلگران مستقل به‌شدت مخدوش کرده است. امروز بیش از هر زمان دیگری روشن شده که بسیاری از بیانیه‌های گذشته، نه برای دفاع از کرامت انسانی، بلکه برای مشروعیت‌بخشی به مداخلات سیاسی صادر شده‌اند. در واقع، همین «عدم واکنش» به بحران پناه‌جویان ایرانی، گویاترین بیانیه علیه مدعیان حقوق بشر است؛ بیانیه‌ای خاموش که نشان می‌دهد منافع قدرت‌های بزرگ، همواره بر اصول اخلاقی اولویت دارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا